راه رفتن روی لبه تیغ
جارستان-تبلیغات در هر رسانهای شکل و شمایل مخصوص خودش را داشته و در هر دورهای از زمان به دستاویزهای درخور همان دوره میپرداخته، مثلا قطعا تبلیغات دهههای گذشته جدا از برانگیختن حس نوستالژی در ما، کارکردهای ترغیبی خود را از دست داده است، اما از سویی اگر در قالب بیان این تبلیغات ریز شویم متوجه
به گزارش جام جم، رسانه ملی ما نیز از این زبان مشترک و نافذ در هر دورهای با سطوح کیفی مختلف بهره برده است «سیا ساکتی»، «داوود خطر»، «حسن خطر داره حسن»، «بهمن خان»، «سالم و ناسالم» و «دیرین دیرین» همگی از نمونههای شاخص و موفق توجه تلویزیون به عنصر روایت کاریکاتوری و فانتزی و انیمیشنی در انتقال مفاهیم آموزشی، اخلاقی، بهداشتی، تربیتی و… هستند.
دکتر سیدامیررضا معتمدی که با سریال «محاکمه» نخستین تجربه جلوههای بصری را برای رسانه ملی به ارمغان آورده است، در این باره به قاب کوچک میگوید: اساسا یکی از کارکردهای اصلی انیمیشن، انتقال همین مفاهیم آموزشی، اخلاقی، بهداشتی و… است، زیرا اگر برخی مفاهیم را در قالب رئال بیان کنیم بخوبی موفق به انتقال مفهوم نخواهیم شد و همچنین از منظری دیگر برای عبور کردن از واکنش منطقی و دفاعی مخاطب، انیمیشن دستاویز خوبی به شمار میآید که اجازه میدهد پیام اصلی به مخاطب انتقال پیدا کند.
وی میافزاید: اگر دقت کرده باشیم برای انتقال مفاهیم آموزشی هیچ گاه از انیمیشینهای نوآر یا سیاه استفاده نمیکنند، زیرا در مخاطب ایجاد وحشت میکند و در مقابل انیمشینهای فانتزی، طنزگونه، پررنگ و لعاب و کاریکاتورگونه مناسبترین گزینه برای انتقال مفاهیم آموزشی بخصوص انگیزههای انتقادی مثل اصلاح الگوی مصرف آب، نان، نریختن زباله در خیابان و… میباشد.
وی تصریح میکند: دیرین دیرین یکی از نمونههای موفقی است که از فضای مجازی آغاز به کار کرد و کاراکترهایی ساده و روان به فراخور مضامین اجتماعی دارد و از انیمیشنی ساده در حد جابه جایی عناصر کاریکاتوری بهره برده است، البته این ساده بودن لزوما به معنی ضعیف بودن یا کمبهره بودن نیست بلکه به دلیل صداپیشگی خوب و سایر عناصر فانتزی باعث میشود مخاطب روی پیام اصلی مطلب متمرکز شود.
معتمدی خاطرنشان میکند: از نمونههای قبلی انیمیشنهای آموزشی تلویزیون نیز به عنوان مثال «بابا برقی» به عنوان یک ملودی با شعار هرگز نشه فراموش، لامپ اضافی خاموش تا حدودی در ذهنها ماندگار مانده، اما چون انیمیشن قوی و خاصی نداشت و یک کاراکتر کارتونی در فضای رئال بود و به بیان انتقاد میپرداخت ارتباط ماندگاری را با مخاطب برقرار نکرد.
از اشکالات این گونه روایتها، بیان مطالب جدی با کاراکتر کارتونی است که کودکان به دلیل جنس کاراکتر از آن استقبال میکنند، اما در واقع مخاطب اصلی پیام نیستند، از سویی دیگر بزرگسالان شنیدن نصیحت از زبان کاراکتر کارتونی را برنمیتابند و در واقع خودشان را مخاطب آن قرار نمیدهند و در نهایت تاثیر مطلوب در جهت تغییر الگوی زندگی را بر جامعه نمیگذارد.
برنده تندیس شایستگی پانزدهمین جشن خانه سینما به دلیل فیلم «سی و سه روز» میافزاید: به لحاظ پیشرفت رسانه ملی در بیان مفاهیم آموزشی و انتقادی در قالب انیمیشن و کاریکاتور و قالبهایی از این دست، اگر بخواهیم با سالهای قبل خودش مقایسه کنیم، پیشرفت درخور توجهی داشته، اما به واقع اگر بخواهیم با رسانههای خارجی و سطح توقع مردم با توجه به استفاده عمومی از شبکههای اجتماعی مقایسه کنیم، هنوز جای کار بسیاری داریم.
وی میگوید: باز هم به عنوان مثال دیرین دیرین در ادامه انیمیشنهای «سیا ساکتی» با این که موفقترین اثر و شروع مناسب و موجی نو به عنوان یک تبلیغ غیرتجاری در جهت تبلیغات شیوه صحیح زندگی کردن است، اما اگر بخواهیم تداوم پیدا کند و تاثیر اصلی خود را بگذارد باید به مراتب پختهتر شود و بهره بیشتری از چاشنی انیمیشن در ابعاد پیچیدهتر و چندبعدی ببرد، امری که گرچه سخت و دیربازده و زمانبر است و مثلا امکان ساخت و پخش هر شبی را از این مجموعه میگیرد، اما دست فیلمساز را چند برابر باز میکند و مخاطب را با خود به دنیای عمیقتری میبرد و به همین نسبت تاثیر بیشتری روی باورها و شیوه زندگی او میگذارد.
وی تصریح میکند: در حالت کلی اگر ما بخواهیم با زبان طنز و کاریکاتور جامعه را نقد کنیم باید کمی از خط قرمزها عبور کرده و به دور از جنبههای سیاسی روی تغییر فرهنگ زندگی مردم متمرکز شویم. گرچه مجموعهای مانند دیرین دیرین اسباب شادمانی مخاطب را فراهم میکند، اما یادمان نرود که خوشحالی فقط بستر بیان مفهوم است و نباید تبدیل به هدف اصلی شود، به همین دلیل باید در گذر زمان نتایج پخش چنین مجموعههایی پایش شده و تاثیر آن روی مردم ارزیابی شود که مثلا چقدر در اصلاح فرهنگ اشتباه مصرف بد آب موفق بودهایم.
در نهایت اگر سلیقه مخاطب پایین مانده، بخش عظیمی از آن تقصیر ماست، اگرچه خیلی خیلی سخت است، اما باید بیشتر تلاش کنیم که با پیشرفت صنعت انیمیشن رسالت یک هنرمند در انتقال پیامهای آموزشی را به نحو احسنت انجام داده و با همه سختیهایش پیامهای ساده و روزمره را در جهت تغییر فرهنگهای غلط مردم انتقال دهیم و موثر باشیم.
انیمیشنهایی که تبلیغی نیستند
علی درخشی کارگردان مجموعه دیرین دیرین به عنوان یکی از موفقترین و مشهورترین مجموعه انیمیشنی یا کاریکاتوری برای بیان مفاهیم اخلاقی و اجتماعی در باب این مجموعه یکی دیگر از افرادی بود که با تاکید بر این که این انیمیشنها تبلیغی نیستند، میگوید: تبلیغ به نوعی آگهیهای بازرگانی را تداعی میکند، اما هدف ما فرهنگسازی است و البته نهادهای مرتبط با موضوعات مطرح شده را هم برای حمایت و اسپانسرینگ آثار خود جذب میکنیم. همچنین در نویسندگی کارها گاهی از سازمانها و شرکتهایی مثل آب و فاضلاب، شرکت ملی گاز ایران و دیگر نهادها معضلات و مسائل را میپرسم و بعد انیمیشن خود را طراحی میکنم.
درخشی که پیش از این مجموعه «حیات وحش» را هم کارگردانی کرده بود، در پاسخ به نقد وارد شده بر سطح کیفی پایین استفاده از انیمیشن و طراحی ساده دیرین دیرین میگوید: در ابتدا هدف ما این بود که بتوانیم در هر روز یک قسمت از انیمیشنها را تولید و به پخش برسانیم و برای این منظور باید مسائل مالی را هم در نظر میگرفتیم تا مقرون بهصرفه باشد. همچنین موضوع میبایست آنقدر جذاب باشد که همه طیف مخاطبان را در برگیرد.
وی اضافه میکند: البته الان که تلویزیون در پرداختن به این مجموعه از گامهای ابتدایی گذر کرده و دیرین دیرین مجموعهای شناخته شده و محبوب است، فکر میکنم کمی بار دیالوگها زیاد است و باید المانهای بصری آن را افزایش دهیم. فکر میکنم این کار مثل ضربه پنالتی است و ما باید موفق شویم در یک دقیقه منظور را برسانیم.
این انیماتور میافزاید: ما همچنان باید هر روز پیشرفت کنیم و آثار با کیفیت تر و پخته تری ارائه دهیم. درخشی که پیش از کارگردانی این آثار در حوزه کاریکاتور فعالیت داشته است درباره رسالت آموزشی این مجموعه میگوید: ما قصد داشتیم در این انیمیشنها پیامهای آموزشی هم ارائه دهیم، اما این آثار صرفا آموزشی تلقی نشدهاند و اصلا برای خود من خنداندن مهمتر است. پیشینه کاری من کارتون و کاریکاتور است و به همین دلیل ویژگیهای طنز و غافلگیر کردن برای من اهمیت بیشتری دارد، اما ابزارم در این انیمیشنها محدود است، چون تکنیک کار ما کات اوت است و در این تکنیک امکانات کار تصویری و انیمیتهای متنوع کم است. البته استفاده از تکنیکهای دیگر انیمیشن سازی هم هزینههای زیادی دارد که نمیتوان به راحتی سراغشان رفت.
این کاریکاتوریست درباره ظرفیتهای کار انیمیشن میگوید: در همه جای دنیا مخاطب کاریکاتور کمتر از انیمیشن و کارهای تصویری متحرک است. من هم چون به دنبال تاثیرگذاری بیشتر بودم برای بیان حرفهایم به سراغ این مدیوم آمدم. البته کاریکاتور شخصیتر است و من میتوانستم ایدههایم را راحتتر اجرا کنم، اما در انیمیشن تا ایده به اجرا میرسد ممکن است از هدف اولیه شما کمی دورتر شود. با این حال حدود این کار یک سیر صعودی برای ما داشت که هم کار ما پختهتر شده است و هم مخاطبان با آن ارتباط برقرار کردند.
وی میافزاید: من جامعهشناس یا روانشناس نیستم که بخواهم مسائل و آسیبهای جامعه را درمان کنم، اما میتوانم روی آنها دست بگذارم تا دیده شوند و این کار را با زبان طنز انجام میدهم.
انیمیشنهای کوتاه مقرونبهصرفه است
بهرام عظیمی از باسابقهترین کاریکاتوریستها و کارگردانان انیمیشن است که همه ما با کاراکترهای خلق شده او خاطره داریم و حق بزرگی بر گردن انیمیشن ایران دارد، نظر او را درباره وضعیت انیمیشن و کارکردهای تبلیغاتی آن در تلویزیون پرسیدیم، او میگوید: گرچه سینما بستری مناسب برای ساخت آثار انیمیشنی با کیفیت و پیچیده است تا با مخاطب ارتباطی عمیقتر برقرار کند و ذهن او را درگیر نماید، اما تهیهکننده و سرمایهگذار در شرایط فعلی به دلیل این که صنعت انیمیشن خیلی پرهزینه است، علاقهای به فعالیت در آن ندارد و البته با توجه به عدم اطمینان به بازگشت سرمایه حق هم دارد. از این رو ساخت انیمیشنهای کوتاه و ساده در تلویزیون مقرونبهصرفه است.
وی ادامه میدهد: البته به شرطی که این کمخرج بودن باعث بیکیفیتی نشود، زیرا من خودم به هیچ وجه حاضر نیستم به هر قیمتی کار کنم و به دلیل کاسبی روی انیمیشن، کیفیت بالای آن و استقبال مردم را از دست بدهم.
این کارگردان و نویسنده سینمایی که مجموعه «سالم و ناسالم» را به عنوان آخرین اثر تلویزیونی خود در کارنامهاش دارد، با تاکید بر این که انیمیشنهایی از این دست برای دیده شدن ساخته میشوند و زمان و شبکه پخشکننده نقش مهمی در انتقال تاثیر محتوایی آن دارد، بیان میکند: به همین دلیل این آثار اگر بین برنامههای ورزشی یا سریالهای پربیننده که افراد بیشتری مخاطب تلویزیون هستند روی آنتن بروند مناسبتر است. در این سالها هم اغلب انیمیشنهایی که تاثیرگذاری بالایی داشتند علاوه بر تکنیک خوب به دلیل تعداد پخش بالایشان موفق بودهاند.
عظیمی در پاسخ به این که به عنوان یک کارگردان رمز موفقیت انیمیشن دیرین دیرین را در چه میداند، توضیح میدهد: امروز یکی از آثار موفق انیمیشن تلویزیونی، دیرین دیرین است که با بهره بردن از یک شیوه بیان جدید در طرح مشکلات، بسیار تاثیرگذار است. اتفاق خوب دیگری که برای این اثر افتاد زمان و تکرار پخش مناسبی بود که به دیده شدن این اثر کمک شایانی کرد و اگر در این زمانها روی آنتن نمیرفت زحمات این گروه دیده نمیشد.
وی ادامه میدهد: زمان کوتاه و طنز جذاب برگ برنده دیرین دیرین محسوب میشود، اما یادمان باشد طراحی شخصیتهای دوستداشتنی به همراه نگارش و کارگردانی علی درخشی که تجربه زیادی در کاریکاتور نیز دارد و دوبله خاص و هنرمندانه محمدرضا علیمردانی به همراه یک تهیهکننده پیشرو و خوشفکر باعث شده این مجموعه به یکی از پربینندهترین برنامههای تلویزیون تبدیل شود.
کارگردان «تهران ۱۵۰۰» میافزاید: اگر بخواهیم آثارمان را صرفا براساس جذابیتهای شبکههای اجتماعی بسازیم، دستمان بازتر است، اما متاسفانه دیگر در رسانه ملی قابل پخش نیست، زیرا تلویزیون تنها رسانه قابل اعتماد مردم است که خانوادهها در گروههای سنی مختلف بهراحتی به تماشای آن مینشینند و ما نباید این امنیت و سلامت را خدشهدار کنیم.
از سویی دیگر همین محدودیتها و سالمسازیهای گاهی فراتر از انتظار، باعث شده که ما با ممنوعیتهایی در قهرمانپروری مواجه شویم و هیچ گاه به من انیماتور، اجازه نمیدهند «سوپرمن» خلق کنم و نهایت تلاشم در حد سیا ساکتی و داوود خطر باقی میماند و کودکان ما هیچ زمینه ذهنی از شخصیتهای انیمیشنی ما ندارند و اگر از آنها نام شخصیتهای محبوبشان را بپرسیم، قطعا از «نمو»، «وال ایی» و امثال اینها نام میبرند.
علی درخشی: در همه جای دنیا مخاطب کاریکاتور کمتر از انیمیشن و کارهای تصویری متحرک است. من هم چون به دنبال تاثیرگذاری بیشتر بودم برای بیان حرفهایم به سراغ این مدیوم آمدم. البته کاریکارتور شخصیتر است و من میتوانستم ایدههایم را راحتتر اجرا کنم، اما در انیمیشن تا ایده به اجرا میرسد ممکن است از هدف اولیه شما کمی دورتر شود. با این حال حدود این کار(دیرین دیرین) یک سیر صعودی برای ما داشت.
بهرام عظیمی: گرچه سینما بستری مناسب برای ساخت آثار انیمیشنی با کیفیت و پیچیده است تا با مخاطب ارتباطی عمیقتر برقرار کند و ذهن او را درگیر نماید، اما تهیهکننده و سرمایهگذار در شرایط فعلی به دلیل این که صنعت انیمیشن خیلی پرهزینه است، علاقهای به فعالیت در آن ندارد و البته با توجه به عدم اطمینان به بازگشت سرمایه حق هم دارد. از این رو ساخت انیمیشنهای کوتاه و ساده در تلویزیون مقرونبهصرفه است.
دکتر سیدامیررضا معتمدی: اساسا یکی از کارکردهای اصلی انیمیشن، انتقال همین مفاهیم آموزشی، اخلاقی، بهداشتی و… است، زیرا اگر برخی مفاهیم را در قالب رئال بیان کنیم بخوبی موفق به انتقال مفهوم نخواهیم شد و همچنین از منظری دیگر برای عبور کردن از واکنش منطقی و دفاعی مخاطب، انیمیشن دستاویز خوبی به شمار میآید که اجازه میدهد پیام اصلی به مخاطب انتقال پیدا کند.
مریم اکبرلو
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰